یک روز تو حیاط هیئت از ماشین پیاده شدم خواستم از پله ها که بیام بالا یه لحظه یه شخص توجهم رو به خودش جلب کرد، شخص ظاهر خیلی موجهی نداشت ،کاملاً آرایش کرده و به قول معروف خیلی فازش با ما فرق داشت، رفتم جلو و ازشون دعوت کردم که تو هیئت شرکت کنند هر چند خیلی معذب بود گفت که من پوشش و حجابم مناسب نیست از من اصرار و از ایشون انکار، بالاخره تونستم راضیش کنم که وارد جمع ما بشه از اونجایی که دوست داشتم ایشون تو این مراسمات باشه و از اون استفاده کنه شماره شون رو گرفتم، مناسبت بعدی هم ایشون رو دعوت کردم،سر صحبت رو تو این جلسه باز کردم و استارت رو زدم،در مورد شبهات انتخابات حرف زدم و الحمدالله بعد از دو جلسه گفتگو با هم قانع شدند که در انتخابات شرکت کنند تا حدی که وقتی متوجه شدن، من کلیپ و محتوا تولید می‌کنم برای انتخابات، خودشون پیشنهاد دادن ازشون فیلم بگیرم ،و مردم رو تشویق کنند برای حضور و این فیلم رو در گروه‌هایی که هستم بارگذاری کنم و جالب‌تر اینجا بود که تو در جلسات بعد خودشون خیلی آراسته و پوشیده نسبت به قبل آمدند و دوستانی که هم تیپ خودش بودن رو با خودش همراه کرده بود
الهام سلطانی یاس استان کردستان شهرستان سنندج
