بانوی آب

بانوی آب

بانوی آب در پیام رسان ایتا: @banooyeab

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۰۶ ب.ظ

نشوز مرد

 

باتوجه به ایه 128 سوره نساء منظور از مرد ناشز چیست؟ رعایت نکردن حقوق جنسی - ندادن نفقه - یا همان طلاق دادن که در شان نزول ایه مطرح شده است؟ درقوانین اسلام زن حق زیادی ندارد فقط مهریه و نفقه و هر چهار ماه یکبار حق جنسی بر مرد واجب است چرا خداوند باوجود حق کمی که به نسبت مرد برای زن منظور داشته است پیشنهاد صلح و گذشت می فرماید؟درحالی که می شد به صورت سلسله مراتب صلح وگذشت، صحبت با بستگان و در مرحله اخر اگر تاثیر نداشت زن برای گرفتن حق خود به حاکم شرع مراجعه کند چرا این نوع توصیه نشده که هم زن بتواند به حق شرعی خود برسد و باعث سوء استفاده مرد از حق شرعی همسر خود نشود؟

 

نشوز مرد


« وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَنْ یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا ۚ وَالصُّلْحُ خَیْرٌ ۗ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ ۚ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَان الله کان بما تعملون خبیرا»؛ اگر زنی از نشوز یا اعراض شوهرش بترسد، مانعی برای آن نیست که میان خود را صلح و سازش دهند و صلح بهتر است. ولی بخل و بی گذشت بودن در نفوس، حضور و غلبه دارد و اگر نیکی کنید و پرهیزکاری پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است».
«نشوز» مرد از زن عبارت است از بی میلی و بی اعتنایی او به زن در عمل جنسی که معمولًا و به طور طبیعی در روی گردانی مرد از زن نمود می یابد.
اینکه زن در موقع نشوز مرد، چه باید بکند؟! از آیات قرآنی به دست می آید، اصلاح رابطه زن و مرد بر هر کاری اولویت دارد. این اصلاح بر دو نوع است:
1- اصلاح شخصی: یعنی چنان که مرد در بعضی موارد برای حفظ خانواده، از برخی خطاهای زن چشم پوشی و گذشت کند؛ زن نیز می تواند با گذشت و تحمّل، به اصلاح نظام خانواده و رفع اختلاف کمک کند.
2- اصلاح قانونی: یعنی مراجعه به داوری یا حاکم شرع، که با نظر به مصلحت طرفین، حکم مقتضی را صادر کند. با توجه به قدرت بدنی و جسمانی مردان، برای حمایت از آسیب پذیری و جبران ضعف بدنی و ضعف موقعیتی زن، اسلام چاره کار را در حمایت دستگاه قضایی و حاکم شرع از زنان دانسته است. اینکه در بعضی از روایات و فتاوای فقها، گذشتِ زن مطرح شده است، به هیچ وجه الزامی نیست؛ بلکه برای اصلاح شخصی میان زن و شوهر و تداوم رابطه خانوادگی است.[2] البته در نظام خانواده مرد در جایگاه مدیر و مسئول قرار دارد و به طور طبیعی مدیر یک مجموعه، از حقوق ویژه ای برخوردار است و از سوی دیگر- چنان که در روایات وارد شده و روان شناسان نیز به آن پرداخته اند- حالت محبوب بودن زن نزد مرد، امری غیرقابل انکار است و لذا پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«قول الرجل للمرأة انّی احبّک لایذهب من قلبها ابداً»[3]؛
«اگر مردی به زنش بگوید: تو را دوست دارم، هیچ گاه [این گفتار] از قلب زن بیرون نمی رود».
بنابراین به جهت وجود این صفت و حالت در زن، مرد می تواند در صورت نشوز زن و پس از موعظه او، از همبستر شدن با وی پرهیز کند و در مرحله آخر نیز او را تنبیه و تأدیب نماید. بدیهی است روی گردانی مرد از همسرش و یا ضرب وی، بسیار سنگین خواهد بود و لذا راهی برای اصلاح امور و پایداری خانواده خواهد بود. اما در مورد مرد- که از احساسات و عواطف کمتری نسبت به زن برخوردار است- اموری مانند روی گردانی همسرش از همبستر شدن با او و یا ضرب وی، چندان تأثیری در مرد نخواهد گذاشت و حتی گاهی نتیجه عکس خواهد داشت به طوری که دوری مرد از خانه و یا مشاجره و درگیری بیشتر را به دنبال دارد. علاوه بر اینکه زدن مدیر و مسئول خانه به لحاظ آینده آن خانواده و اداره آن پیامدهای سوئی دارد. از این رو درباره نشوز مرد، به زن گفته شد، تا با گذشت و صحبت کردن مرد را متنبّه و متوجه سازد و در صورتی که این شیوه، کارساز نبود، می تواند به حاکم مراجعه کند و او به اصلاح بین زن و شوهر همّت گمارد.
بنابراین احکام مربوط به نشوز مرد، بیان راه کارهای صرفاً اخلاقی و توصیه ای نیست، بلکه هم در جانب مرد و هم در جانب زن، از ضمانت های اجرای لازم برخوردار می باشد. در مورد نشوز مرد که در حق همخوابگی و انفاق به زن مربوط می شود، برنامه اسلام در درجه اول نصیحت و موعظه و بعد رجوع به محکمه و سپس تعزیر است، فقهای بزرگوار اسلام با تتبّع در کتاب الهی و روایات ائمه علیه السلام که در واقع ترجمان کلام الهی است، فرموده اند:
در صورت تحقّق نشوز از جانب مرد، زن حق دارد برای گرفتن حق خود او را موعظه نماید و اگر موعظه سودمند نشد، به حاکم ارجاع دهد و حاکم باید او را الزام کند که به وظیفه خود عمل نماید و اگر شوهر باز هم امتناع کرد تعزیر می شود.[4] قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی، با پیروی از نظریه مشهور فقها، ضمانت های یاد شده را مدوّن نموده است تا دادگاه ها در مقام صدور حکم مشکلی نداشته باشند. ماده 1111 قانون مجازات چنین مقرّر می دارد:
«زن می تواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به محکمه رجوع کند در این صورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم می کند».
در ماده 642 قانون مجازات اسلامی به راهکار دیگر یعنی تعزیر اشاره می کند:
«هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می نماید».
از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که علت تفاوت در نحوه برخورد با زن ناشزه و مرد نشوز کننده در این است که:
1- هدف از این ساز و کار، اصلاح طرفین و ثبات و قوام کانون خانواده و عدم اقدام به طلاق است.

2.به دلیل تفاوت زن و مرد در روحیات، و احساسات، چنین قانون متفاوتی وضع شده است.

3- چنین نیست که مرد در برخورد با زن به طور مطلق رها و آزاد باشد؛ بلکه حتی زدن زن هم با حفظ موازین و شرایط است.

 

پی نوشت ها

[1] . نساء(4)، آیه 128.

[2] . شرح و تفسیر نهج ‏البلاغه، علامه محمدتقى جعفرى، ج 11، ص 284- 280.

[3] . وسائل ‏الشیعه، ج 20، ص 23، ح 9.

[4] . جواهرالکلام، محمدحسن نجفى، بیروت، مؤسسة المرتضى العالمیه(15 جلدى)، ج 10، ص 133.

 

https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/51046/%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-

 

لینک کوتاه: https://b2n.ir/364462

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی