بانوی آب

بانوی آب

بانوی آب در پیام رسان ایتا: @banooyeab

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبهات درباره بانوان» ثبت شده است

نگاه علامه ره و شهید مطهری ره در مباحث زنان با هم در خانواده و اجتماع متفاوت است کدامیک دید کامل تری دارند؟

 

محمدرضا زیبایی‌نژاد

 

شهید مطهری در مورد مناسبات خانوادگی می‌گوید اسلام حقوق مشابهی را برای زن و مرد تعیین نکرده، اما حقوق این دو سرجمع با یکدیگر برابر است. درصورتی‌که علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۲۸ سوره بقره به‌گونه‌ای آیه را تفسیر می‌کنند که بحث از برابری ارزشی آن‌گونه که شهید مطهری بیان می‌کنند، مطرح نشود، بلکه هرچه هست تعادل و تناسب است.
شبکه اجتهاد: زنان و جایگاه خانوادگی و اجتماعی آن‌ها همیشه به عنوان چالشی جدی شناخته شده و می‌شود. مبانی دینی و روایی این مناسبات، به درک بهتر آن کمک خواهد کرد. ازاین‌رو مهرخانه گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد، رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده، در زمینه تفاوت دیدگاه‌های علامه طباطبایی و شهید مطهری در موضوع زنان و حقوق فردی و اجتماعی و جایگاه آن‌ها در خانه و اجتماع ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

  • سارا طالبی

حجاب و عفاف ایا رابطه مستقیم دارند؟ کدام بیشتر مهم است ؟ حجاب یا عفاف ؟

 

 

حجاب و پوشش

قرآن کریم می فرماید: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.[1] ای پیامبر! به همسران و دخترانت و همسران اهل ایمان بگو تا جلباب خود را پیش بکشند، این کار برای آن که شناخته نشوند و آزار نبینند، بهتر است. خداوند بخشنده و مهربان است.

یکی از موضوع های مرتبط با عفاف، حجاب است. حجاب، به معنای عفّت و پاکدامنی در امور جنسی و شهوانی شمرده نمی شود اما بی گمان پایبندی به آن، عفّت فرد و جامعه را به ارمغان می آورد و ت- أثیر چشمگیری در از بین بردن زمینه روابط نامشروع و بی عفتی جنسی دارد. ارتباط محکم حجاب با عفاف موجب شده است تا قرآن کریم پیامبر (ص) را در باره همسران و دخترانش به طور خاص و زنان مؤمن را به طور عام، خطاب قرار دهد و آنان را به استفاده از پوشش هنگام حضور در ملأ عام فرا بخواند. در این آیه کلمه «جلابیب» (جمع جلباب) به کار رفته است. برای جلباب دو معنا ذکر شده است. برخی آن را جامه ای سرتاسری معنا کرده اند که تمامی بدن را می پوشاند، و بعضی آن را روسری مخصوصی دانسته اند که تمام صورت و سر را پوشش می دهد. علامه طباطبایی در این باره می نویسد: «منظور از جمله" پیش بکشند مقداری از جلباب خود را[2] این است که با بخشی از روسری یا چادر خود صورتشان را طوری بپوشانند که زیر گلو و سینه هایشان پیدا نباشد».[3]

این دستور پوشش، بر اساس آنچه در ادامه آیه آمده است، برای زنانی است که می خواهند با حجابشان، خود را به دیگران زنی عفیف و پاکدامن بشناسانند تا اهل گناه از اذیت آنها اجتناب کنند و متعرض آنان نشوند.[4]

پاسداری و تقویت پاکدامنی فرد و به دنبال آن عفّت اجتماعی، راهکارهای دیگری نیز دارد که در متون روایی آمده است[5] و در جای خود بسیار مهم و قابل توجه است اما هدف از این نوشتار، عفاف از منظر قرآن کریم است و ازاین رو به عوامل عفّت و پاکدامنی از نگاه قرآن کریم اشاره شد.

  • سارا طالبی

معنی جلباب چادر است یا مقنعه بلند و یا چیز دیگری است؟ ایا با توجه به ایات و روایات درفقه به مدل خاصی ازحجاب رسیدیم یاخیر؟

 

 

از نظر قرآن شکل خاصی از حجاب و پوشش که تأمین کننده حجاب حداکثری است «جلباب» نام دارد که در آیه زیر بیان شده است:

«یا أیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لاَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیِبِهنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللّه ُ غَفُورا رَحیما؛

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب های خود را بر خویش فرو افکنند. این کار برای اینکه شناخته نشوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»

  • سارا طالبی

در روایتی آمده است:
قَالَ عَنْ شَبَهِ‌ الْوَلَدِ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ قَالَ مَاءُ الرَّجُلِ أَبْیَضُ غَلِیظٌ وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ أَصْفَرُ رَقِیقٌ فَإِذَا عَلَا مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ کَانَ الْوَلَدُ ذَکَراً بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَنْ تَشَبَّهَ أَبَاهُ قِبَلَ ذَلِکَ یَکُونُ الشَّبَهُ وَ إِذَا عَلَا مَاءُ الْمَرْأَةِ مَاءَ الرَّجُلِ خَرَجَ الْوَلَدُ أُنْثَى بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ تَشَبَّهَ أُمَّهُ قِبَلَ ذَلِکَ یَکُونُ الشَّبَه‌۱

یعنی به پیامبر (ص) عرض شد به چه علت فرزند شبیه به پدر یا مادر می‌شود؟ فرمود آب مرد سفید رنگ و غلظت دارد و آب زن زرد رنگ و رقیق است اگر آب مرد برتری و غلبه بر آب زن داشته باشد فرزند پسر می‌شود به اذن خداوند و از این جهت شباهت هم خواهد بود و اگر آب زن غلبه کند فرزند دختر می‌شود به اذن خداوند و از این جهت شباهت درست می‌شود.

امروزه اگر بحث ژنتیک را ببینیم منشا آن ها روایات است زیرا بشر نمی‌تواند ابتکاری در این زمینه داشته باشد.

معنای روایت این نیست که اگر پسر باشد شبیه پدر است و اگر دختر باشد شبیه مادر می‌شود بلکه می‌گوید شباهت نیز چنین ملاکی دارد. غلبه ای از ناحیه پسر یا دختر بودن است و غلبه‌ی دیگر از ناحیه شباهت ها است.

ایا مراد برتری کمی است؟ یا مراد برتری مکانی است؟ و یا برتری زمانی است؟ و یا این که به معنای سبقت و مسابقه است؟

چیزی که امروزه می‌گویند این است که ژن ها با هم مسابقه دارند و هر کدام موفق شود در تشکیل نطفه مشارکت کند صفت ها به آن سمت خواهد رفت.

  • سارا طالبی

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): « السَّعِیدُ مَنْ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ. ــــ سعادتمند کسی است که در شکم مادرش سعادتمند شد و شقاوتمند کسی که در شکم مادرش شقاوتمند شد.» (نهج الفصاحة ، ص۵۳۰)
در تفسیر این گونه روایات باید متوجّه بود که :
اوّلاً در فرهنگ اهل بیت (ع) مختار بودن انسان امری مسلّم بوده ، عاقبت اخروی انسان به دست اختیار وی سپرده شده است. در برخی روایات نیز قسمتی از این حدیث با تغییر تعبیر داده که می تواند نمایشگر این باشد که اهل بیت (ع) نمی خواسته اند با اینگونه احادیث اختیار را خدشه دار نمایند. در روایتی از نبی اکرم(ص) آمده است: « السَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ وَ الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّه ــــ سعادتمند کسی است که از وضع دیگری پند بگیرد و شقاوتمند کسی که در شکم مادرش شقاوتمند شد.» (بحار الأنوار ، ج ۷۴ ،ص۱۳۵ )
ثانیاً طبق روایات متعدّدی همه ی انسانها با فطرت توحیدی به دنیا می آیند و انحراف آنها از جادّه ی توحید ثانوی و به سبب امور خارجی و اختیار خود اوست. نبی مکرّم اسلام فرمودند: « کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه ــــ هر نوزادی بر اساس فطرت متولّد می شود ، پس والدین او وی را یهودی و نصرانی و مجوسی می کنند.» (بحار الأنوار ، ج ۵۸ ،ص۱۸۷ )

  • سارا طالبی

در تفسیر و تشریح ایات ۵-۶-۷ سوره مبارکه الطارق با توجه به بیان خلقت انسان از صلب و الترائب آیا فرزند فقط از پدر است یا هر دو والدین مد نظر هستند؟

 

فلینظر الانسان مم خلق

یعنى انسان باید بیندیشد که از چه خلق شده، و مبداء خلقتش چه بوده و چه چیزى به دست خداى تعالى به این صورت انسانى در آمده ؟

جمله مورد بحث به خاطر اینکه حرف (فاء) در اولش آمده متفرع بر آیه قبلى، و نتیجه گیرى از مطلبى است که فحوایش با کمک سیاق بر آن دلالت دارد، و حاصل معنا چنین است : وقتى معلوم شد هر نفسى به ذات و اعمالش نزد خدا محفوظ است، و هیچ چیز از او فانى و از اعمال او فراموش نمى شود،

پس انسان باید بپذیرد که به زودى به سوى پروردگارش بر مى گردد، و طبق آنچه کرده جزا داده مى شود، و این برگشتن را بعید نشمارد، و اگر مى خواهد بفهمد که هیچ بعید نیست و به معاد یقین پیدا کند نظر کند به خلقت نخستینش، و به یاد آورد روزى را که قطره اى آب جهنده بود، که از فضاى مابین استخوانهاى پشت و استخوانهاى سینه خارج مى شود.

خوب، همان کسى که آن آب را توانست به صورت انسان امروز در آورد، چرا نتواند با همان قدرت کامله اش بعد از مردن دوباره او را برگرداند؟!

در این دو آیه کلمه (خلق ) به صیغه مجهول (خلق شده ) آمده، و نام فاعل را که خداى سبحان است نبرده، و این اشاره است به اینکه از شدت ظهور لازم نبوده که نام او برده شود، همه مى دانند که خالق این خلق شده خدا است.

استدلال بر قدرت خدا بر احیاء اموات به خلقت انسان از آبى جهنده که از بین (صلب) و (ترائب) خارج مى شود

  • سارا طالبی

 

جامعیت و گستردگی افق اندیشه و دیدگاههای تحلیلی در باره کارکردهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نظام اسلامی برخلاف نظرات افراط گرایانه فیمینیستی، زنان همسان مردان از تمام حقوق اجتماعی برخوردارند و فلسفه تفاوت های موجود حفظ ارزش و کرامت زنان است، اما تفاوت به معنی تبعیض نیست. مسئولیت پذیری بانوان در نظام آفرینش دارای ابعاد گسترده ای است، مسئولیت پذیری در تربیت فرزندان صالح و شایسته، حسن معاشرت با همسر، تعیین سرنوشت سیاسی - اجتماعی، مشارکت عمومی، دفاع از مملکت و ارزش های اسلامی و حفظ نظام و ... از آن جمله اند. الگوپذیری از سیره عملی نخبگان و انسان های کامل یکی از راه های رسیدن به کمال انسانی است و سیره عملی حضرت زهرا و زینب کبری(س) برترین الگو در تمامی ابعاد زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی زنان به شمار می رود. اگر زن مسلمان نقش مادری و تربیتی خود را بخوبی انجام دهد نسل آینده نظام، یک نسل سالم، مؤمن و معتقد خواهد بود که می تواند جامعه دینی را از گزند آفت ها و تهاجمات فرهنگی بیگانگان پاس دارد. از طرف دیگر افزایش بار علمی ـ فرهنگی و تبلیغی بانوان و نوآوری های علمی و پژوهشی به عنوان نیمی از افراد جامعه بسیار حائز اهمیت است چرا که موجبات گسترش و توسعه جامعه اسلامی را فراهم می آورد. زنان در طول تاریخ نشان داده اند که برای دست یابی به اهداف والای انسانی و کمال مطلق از هیچ عملی فروگذار نگشته اند و در حد توان در خدمت خانواده، همسر و اجتماع بوده اند.

  • سارا طالبی

از دیدگاه اسلام، اصل فعالیت اجتماعی برای زنان، با رعایت شرایط شرعی، نه تنها مذموم نیست، بلکه در برخی موقعیت‌ها مطلوب است. مانند حضور در عرصه‌هایی چون اجتماعات سیاسی ـ اجتماعی (بیعت با پیامبر، امام و حاکم اسلامی و در دوران جدید انتخابات، پرستاری از زخمیان در میدان های جنگ ، راهپیمایی‌ها و...)، امر به معروف و نهی از منکر، تعلیم و تعلم، کسب تخصص‌های مورد نیاز، خصوصاً در مواردی که ارتباط مستقیمی با بانوان دارد و بسیاری از موارد مشابه دیگر، با این تفسیر با نگاهی گذرا به کسانی که در ابتدا به اسلام گرویدند متوجه می شویم که ، زنان علی‌رغم شرایط سخت و محدود کننده و سنت‌گرا در آن عصر، حضور چشمگیر در واقعیت جامعه داشتند و با جان و دل و حال از حوزه معارف دین عاشقانه دفاع می‌کردند و انواع شکنجه‌ها را تحمل می‌کردند و از سرمایه مادی و جایگاه اجتماعی خود در راه اسلام وحضرت پیامبر اکرم (ص) استفاده می‌کردند.

  • سارا طالبی

 

حکمت ۲۳۸: زن و زندگی همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اینکه چاره ای جز بودن با او نیست.

 

 

مقدمه: دو نظریه اصلی در مسئله «زن از نظر اسلام» وجود دارد؛ بعضی زن را موجودی ناقص می‏دانند و تساوی مرد و زن را رد می کنند و بعضی کلا منکر این هستند و می‏گویند: تمام حقیقت انسان روح اوست و روح نه مذکر است نه مؤنث، و زن و مرد یک حقیقت هستند و اصلاً طرح این سؤال که آیا زن و مرد مساویند یا فرق دارند؟ صحیح نیست. [i]

اما باید دانست که همه علماء قائلند که زن و مرد در جزا و پاداش اخروی و قرب الهی از شرائط مساوی برخوردارند:

 مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ.

هر کس کار شایسته‏ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‏داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‏دادند، خواهیم داد . [ii]

اما راجع بیان  حضرت علی (ع)  نسبت به زنان (وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا) زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست" [iii]

چندین نظریه قابل طرح است که ذیلاً به بعضی از آنها اشاره می‏شود:

1ـ بعضی مفهوم کلام امیر المؤمنین را به معنای معروفی گرفته ‏اند که نسیم شمال آن را در شعری آورده است:

زن بلا باشد به هر کاشانه ای
 بی بلا هرگز نباشد خانه ‏ای‏

یعنی زن مایه زحمت است، از جهت جنسی، از جهت حفظ ناموس، از جهت حفظ امنیت و و ...؛ و پر زحمت‏ ترین چیز درباره او همین است که با تمام این زحمات، همگان برای ادامه زندگی، ناچار از ازدواج هستند.

این مطلب برداشتی است از آنچه اندیشمند گرامی محمد جواد مغنیه در ج 3 کتاب «فی ظلال نهج البلاغه» که شرح نهج البلاغه است، آورده است.

2ـ ممکن است این حدیث را به نحو دیگری توضیح داد و آن اینکه، آری زن شر است و مردان نیز چاره‏ ای از او ندارند، ولی بدی و شر از جهت بدنی و تن خاکی زن است و در ارتباطی است که با مرد دارد؛ چه اینکه در نشئه ماده اگر از زنان هم پرسیده شود ممکن است همین نظریه را نسبت به مردان داشته باشند، یعنی بگویند: آری زن می تواند برای خودش زندگی راحتی داشته باشد ولی با ازدواج زحمات بسیاری را باید تحمل نماید، زحمت شوهرداری، زحمت مادر شدن و ... که همگی از جانب مرد است؛ لکن چاره‏ای نیست و اگر کسی بخواهد به زندگی ادامه دهد باید ازدواج کند [و مردان را تحمل نماید].

و اینچنین نیست که حدیث شریف آن قسمت دیگر را نفی کرده باشد، بلکه می توان گفت این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه.

در نتیجه این نه خصوصیتی برای زن است و نه به حقیقت زن بر می‏گردد بلکه حقیقت زن انسانیت اوست و ملاک ارزش آن هم تقوی الله است.

 « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ »

" گرامی‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست"

در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. [iv] و در این جهت زن و مرد فرقی ندارند .

3ـ سومین برداشتی که می ‏توان از این حدیث بیان کرد، آن است که زن از این جهت که محبوب، جذاب و مورد علاقه جنسی مرد است:

 "زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ اْلأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ"

محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، نزد خداست . [v]

از این جهت همیشه مایه گرفتاری و شرور است؛ چنانکه گفته می‏ شود ریشه بسیاری فتنه ‏ها به نحوی به دعوا یا رقابتی بر می‏ گردد که بر سر یک یا چند زن می ‏باشد و همچنین روایت است که :

پیامبر «ص» فرمودند: "اکثر ما تلج به امتی النار الأجوفان، البطن و الفرج‏"

یعنی بیشترین چیزی که امت من به وسیله آن در آتش می ‏افتند دو شی‏ء اجوف [توخالی‏] است: شکم و دامن. [vi]

و این مطلب درست مثل آن است که می‏گویند بسیاری از دعواها در دنیا بر سر طلا، مال و ثروت انجام می‏ شود؛ آیا این مسئله موجب منفور شدن طلا و ثروت می‏ شود؟

خیر؛ بلکه گرچه مال و ثروت مایه فتنه‏ های دنیائی است ولی هیچ انسانی چاره ‏ای ندارد جز اینکه برای تأمین معاش و معاد به دنبال مال و ثروت برود.

درباره زن نیز چنین است که اگر چه زن از جهت جنسی مایه بسیاری از فتنه ‏های دنیاست، ولی مردان نمی‏ توانند به کلی او را فراموش کنند و به اصطلاح نیاز به زن و مسئله جنسی را به حاشیه زندگی برانند، بلکه چاره ‏ای جز متعادل کردن روابط خود با زن را ندارند، چنانکه در رابطه با مال و ثروت و نمودهای دیگر جهان نیز همین راه در برابر آنان است‏.

بنابر این شر بودن اینگونه ربطی به ذات و حقیقت زن ندارد، بلکه مربوط به ارتباط ناصحیح جامعه با زن است و الا حقیقت زن با حقیقت مرد یکی است.


[i] برای توضیح بیشتر نظریه دوم به کتاب زن در آیینه جلال و جمال صفحه 73 مراجعه شود

[ii] سوره نحل، آیه 97

[iii] نهج‏ البلاغه، حکمت 238 ص510، انتشارات دار الهجره، قم‏)

[iv] سوره حجرات، آیه 13

[v] سوره آل عمران، آیه 14

[vi] کتاب کافی، ج2، باب العف، ص 97

https://hawzah.net/fa/Question/View/8999/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C(%D8%B9)-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA

 

لینک کوتاه: https://b2n.ir/h74778

  • سارا طالبی

 

در کلام حضرت علی  علیه السلام  برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان از زشت ترین اخلاق مردان به حساب می آید مانند: تکبر، ترس و بخل. اینجا سوالی ایجاد می شود که صفات خوب برای هر زن و مردی خوب و پسندیده است و صفات بد هم برای زنان و هم برای مردان نکوهش شده است و حضرت علی  علیه السلام  کدام ویژگی از زنان و مردان مورد نظرشان بوده است؟ آیا اگر زنی سخاوتمند و شجاع و متواضع باشد خوب نیست؟ اگر ما ویژگی انسان بودن را در نظر بگیریم دیگر فرقی میان زنان و مردان نیست؟

  • سارا طالبی