بانوی آب

بانوی آب

بانوی آب در پیام رسان ایتا: @banooyeab

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است

 

حکمت ۲۳۸: زن و زندگی همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اینکه چاره ای جز بودن با او نیست.

 

 

مقدمه: دو نظریه اصلی در مسئله «زن از نظر اسلام» وجود دارد؛ بعضی زن را موجودی ناقص می‏دانند و تساوی مرد و زن را رد می کنند و بعضی کلا منکر این هستند و می‏گویند: تمام حقیقت انسان روح اوست و روح نه مذکر است نه مؤنث، و زن و مرد یک حقیقت هستند و اصلاً طرح این سؤال که آیا زن و مرد مساویند یا فرق دارند؟ صحیح نیست. [i]

اما باید دانست که همه علماء قائلند که زن و مرد در جزا و پاداش اخروی و قرب الهی از شرائط مساوی برخوردارند:

 مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ.

هر کس کار شایسته‏ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‏داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‏دادند، خواهیم داد . [ii]

اما راجع بیان  حضرت علی (ع)  نسبت به زنان (وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا) زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست" [iii]

چندین نظریه قابل طرح است که ذیلاً به بعضی از آنها اشاره می‏شود:

1ـ بعضی مفهوم کلام امیر المؤمنین را به معنای معروفی گرفته ‏اند که نسیم شمال آن را در شعری آورده است:

زن بلا باشد به هر کاشانه ای
 بی بلا هرگز نباشد خانه ‏ای‏

یعنی زن مایه زحمت است، از جهت جنسی، از جهت حفظ ناموس، از جهت حفظ امنیت و و ...؛ و پر زحمت‏ ترین چیز درباره او همین است که با تمام این زحمات، همگان برای ادامه زندگی، ناچار از ازدواج هستند.

این مطلب برداشتی است از آنچه اندیشمند گرامی محمد جواد مغنیه در ج 3 کتاب «فی ظلال نهج البلاغه» که شرح نهج البلاغه است، آورده است.

2ـ ممکن است این حدیث را به نحو دیگری توضیح داد و آن اینکه، آری زن شر است و مردان نیز چاره‏ ای از او ندارند، ولی بدی و شر از جهت بدنی و تن خاکی زن است و در ارتباطی است که با مرد دارد؛ چه اینکه در نشئه ماده اگر از زنان هم پرسیده شود ممکن است همین نظریه را نسبت به مردان داشته باشند، یعنی بگویند: آری زن می تواند برای خودش زندگی راحتی داشته باشد ولی با ازدواج زحمات بسیاری را باید تحمل نماید، زحمت شوهرداری، زحمت مادر شدن و ... که همگی از جانب مرد است؛ لکن چاره‏ای نیست و اگر کسی بخواهد به زندگی ادامه دهد باید ازدواج کند [و مردان را تحمل نماید].

و اینچنین نیست که حدیث شریف آن قسمت دیگر را نفی کرده باشد، بلکه می توان گفت این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه.

در نتیجه این نه خصوصیتی برای زن است و نه به حقیقت زن بر می‏گردد بلکه حقیقت زن انسانیت اوست و ملاک ارزش آن هم تقوی الله است.

 « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ »

" گرامی‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست"

در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. [iv] و در این جهت زن و مرد فرقی ندارند .

3ـ سومین برداشتی که می ‏توان از این حدیث بیان کرد، آن است که زن از این جهت که محبوب، جذاب و مورد علاقه جنسی مرد است:

 "زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ اْلأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ"

محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، نزد خداست . [v]

از این جهت همیشه مایه گرفتاری و شرور است؛ چنانکه گفته می‏ شود ریشه بسیاری فتنه ‏ها به نحوی به دعوا یا رقابتی بر می‏ گردد که بر سر یک یا چند زن می ‏باشد و همچنین روایت است که :

پیامبر «ص» فرمودند: "اکثر ما تلج به امتی النار الأجوفان، البطن و الفرج‏"

یعنی بیشترین چیزی که امت من به وسیله آن در آتش می ‏افتند دو شی‏ء اجوف [توخالی‏] است: شکم و دامن. [vi]

و این مطلب درست مثل آن است که می‏گویند بسیاری از دعواها در دنیا بر سر طلا، مال و ثروت انجام می‏ شود؛ آیا این مسئله موجب منفور شدن طلا و ثروت می‏ شود؟

خیر؛ بلکه گرچه مال و ثروت مایه فتنه‏ های دنیائی است ولی هیچ انسانی چاره ‏ای ندارد جز اینکه برای تأمین معاش و معاد به دنبال مال و ثروت برود.

درباره زن نیز چنین است که اگر چه زن از جهت جنسی مایه بسیاری از فتنه ‏های دنیاست، ولی مردان نمی‏ توانند به کلی او را فراموش کنند و به اصطلاح نیاز به زن و مسئله جنسی را به حاشیه زندگی برانند، بلکه چاره ‏ای جز متعادل کردن روابط خود با زن را ندارند، چنانکه در رابطه با مال و ثروت و نمودهای دیگر جهان نیز همین راه در برابر آنان است‏.

بنابر این شر بودن اینگونه ربطی به ذات و حقیقت زن ندارد، بلکه مربوط به ارتباط ناصحیح جامعه با زن است و الا حقیقت زن با حقیقت مرد یکی است.


[i] برای توضیح بیشتر نظریه دوم به کتاب زن در آیینه جلال و جمال صفحه 73 مراجعه شود

[ii] سوره نحل، آیه 97

[iii] نهج‏ البلاغه، حکمت 238 ص510، انتشارات دار الهجره، قم‏)

[iv] سوره حجرات، آیه 13

[v] سوره آل عمران، آیه 14

[vi] کتاب کافی، ج2، باب العف، ص 97

https://hawzah.net/fa/Question/View/8999/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C(%D8%B9)-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA

 

لینک کوتاه: https://b2n.ir/h74778

  • سارا طالبی

در وصیّت نامه تاریخى امام(علیه السلام)، ایشان به مسائل مربوط به زنان مى پردازند و دستورات هشت گانه اى را در این زمینه به فرزندشان مى دهند.

نخست مى فرمایند: «از مشاوره با زنان (کم خرد) بپرهیز که رأى آنها ناقص و تصمیمشان سست است»; (وَإِیَّاکَ وَمُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْیَهُنَّ إِلَى أَفْن(1) وَعَزْمَهُنَّ إِلَى وَهْن).

امام(علیه السلام) در اثناى این نصایح هفتگانه علتى بیان کردند که مى تواند به تمام سؤالاتى که امروز پیرامون این دستورات مطرح مى شود، پاسخ گوید، حضرت مى فرماید: زیرا زن همچون شاخه گل است نه قهرمان.

مى دانیم که مسائل احساسى و عاطفى بر زنان غلبه دارد و همین امر در مقام مشاوره با آنها اثر مى گذارد. بدیهى است هر حکم عامى استثنائاتى دارد و در این مورد نیز زنانى را مى توان یافت که در عزم و اراده و رأى، با مردان صاحب نظر برابرى مى کنند. 

  • سارا طالبی

در نهج البلاغه این گونه آمده است که زن عقربی است که نیشش شیرین است . ظاهرا مراد حضرت این است که در رفتار وگفتار زن ممکن است نیش وجود داشته باشد ولی چون از سر دشمنی نیست شیرین وقابل تحمل است .این یک احتمال است.
این‌ جمله‌ یکی‌ از ضرب‌ المثل های‌ عرب‌ در مورد زن‌ می‌باشد که‌ درباره‌ آن‌ توجیهات‌ و سخنان‌ زیادی‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌؛ از جمله‌ جمعی‌ از شارحان‌ نهج‌ البلاغه‌ این‌ کلمه‌ را به‌ معنای‌ نیش‌ دانسته‌اند اما برخی‌ مانند شیخ‌ محمد عبده‌ آن‌ را به‌ معنای‌ لباس‌ گرفته‌اند که‌ در این‌ صورت‌ منظور از آن‌ ازدواج‌ است‌.

  • سارا طالبی

نامه ۳۱ نهج البلاغه

«و ان استطعت ان لایعرفن غیرک فافعل»؛

اگر توانى کارى کنى که (زن) جز تو را نشناسد چنان کن.

1. مقصود امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ از این جمله که شوهر باید کاری کند که زنش غیر او را نشناسد مربوط به مسایل زناشویی و اخلاق فردی و خانوادگی است نه حضور زن در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی زیرا مهم‌ترین نوع آرامش که برای یک مرد در خانواده‌اش متصور است امنیت اخلاقی است.
2. پیام این سخن امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ همانند پیام آیه 59 سوره احزاب است که خداوند به پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود که به همسران و دختران خود و به زنان مسلمان بگو با حفظ حجاب اسلامی و پوشش کامل (استفاده از چادر و جلباب) بهانه‌ای به دست مزاحمان ناباب و افراد بیماردل ندهند و با حجاب خود حساب خود را از زنان آلوده جدا نمایند. اگر به بیانات امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در همان نامه (قبل و بعد از جمله مورد سؤال) دقت شود، روشن می­شود که این جمله مربوط به حفظ حجاب و شؤون اخلاقی زندگی است نه مسائل سیاسی و اجتماعی.
3. پیام دیگر امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در این سخن این است که زن مسلمان باید به گونه‌ای محفوظ بماند که کسی غیر از شوهر، به کمالات و زیبایی‌ها و زینت‌های زنانه او واقف نگردد. و حتی اگر جامعه به فساد و تباهی روی‌آورد مرد باید مقدمات امنیت کامل اخلاقی در خانواده را برای همسر و دخترانش فراهم نماید تا خطری متوجه زنان نشده و بزه کاری دامنگیر آنان نگردد، زیرا زن گوهری گرانبها در زندگی مرد است که هیچ چیز از نظر ارزش به آن نمی‌رسد و باید مانند گنجینه‌ای ارزشمند و در معرض خطر از او حفاظت نماید و حتی دین به مرد اجازه داد که برای دفاع از ناموس کشته شود. پس این سخن تأکیدی بر حمایت مرد از زن و حراست شوهر از همسر است نه توهین به او و یا بی‌احترامی به موقعیت اجتماعی‌اش.
4. با توجه به پاسخ‌های فوق این سخن آن حضرت نه تنها در گذشته قابل اجرا بوده بلکه در عصر حاضر و آینده نیز همچنان قابل اجرا و مورد تحسین خواهد بود.

منبع

 

لینک کوتاه: https://b2n.ir/858487

  • سارا طالبی

و من خطبة له (علیه السلام) بعد فراغه من حرب الجمل فی ذمّ النساء ببیان نقصهنّ‏:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ. فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَ لَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَر.

 

ترجمه

سخنى از آن حضرت (ع) پس از فراغت از جنگ جمل، در نکوهش زنان، فرمود: 
اى مردم، بدانید که زنان را ایمان ناقص است و بهره مندیهایشان ناقص است و عقلهایشان ناقص است. اما ناقص بودن ایمانشان از آن روست که در ایام حیض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهایشان، بدان دلیل است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و نقصان بهره مندیشان در این است که میراث زنان نصف میراث مردان است. از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب حذر کنید و کار نیک را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهید، تا به کارهاى زشت طمع نکنند.

  • سارا طالبی

چرا دراسلام توصیه شده با زنان مشورت نکنید درحالی که در قران کریم ملکه سبا بهترین تصمیم را گرفت اما مردان تصمیمیات درستی نگرفتند و اگر زنی در زندگی زناشویی تصمیم درست و عقلانی به نسبت مرد داشته باشد تکلیف چیست؟ 


شاید این پرسش به ذهن بسیاری از اندیشمندان علوم اسلامی و کسانی که در زمینه های گوناگون دینی به خصوص مباحث مربوط به حقوق بشر از نگاه اسلامی به تحقیق و پژوهش می پردازند، خطور کرده باشد و یا از زبان شبهه افکنان در دین شنیده باشند که اگر مشورت اصلی عام در روابط بین انسان ها (چه زن و چه مرد) است۱و اگر زنان و مردان از نظر گوهر انسانی به استناد قرآن کریم که می فرماید: (یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا)۲، از حقیقتی یکسان و واحد برخوردارند و هیچ برتری میان آن ها وجود ندارد، مگر به تقوای الهی۳؛ چرا در روایات زیادی از مشورت با زنان نهی شده است۴ و یا بیان گردیده که با آنان مشورت کنید و بعد مخالفت نمایید؟۵

برای روشن شدن این موضوع و پاسخ به این پرسش، با تفحصی که در آراء برخی از اندیشمندان صورت گرفت، از چند طریق می توان به توضیح و تبیین این گونه روایات پرداخت.

  • سارا طالبی

آیا زنان در تعقل دچار نقصان هستند؟


 جهت روشن شدن مطلب باید به چند نکته توجه نماییم:

1ـ در روایات، عقل با معانی مختلفی به کار رفته است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه ...»(6) «عقل دو نوع است: عقل طبیعی فرد و عقل تجربه.» حال چه بسا در روایات نقص عقل، مراد ضعف عقل تجربه زن باشد. خداوند با خلق انسان اراده نمود که با تداوم نسل او، هرچه بیشتر اشرف موجودات، مسجود ملائک، پا به عرصه هستی گذارد. هر چند در تولید مثل هر فرد از آدمیان پدر و مادر سهمی یکسان دارند ولی خداوند طبیعت را به گونه ای قرار داده تا تأثیر مادر در شکل گیری شخصیت فرزند و رشد و تعالی او بیشتر باشد. فرزند، 9 ماه از ابتدای هستی خود را که مهمترین بخش زندگیش در شکل گیری وجودی او می باشد، در جسم مادر قرار دارد و از حالات و رفتار او اثر می پذیرد. پس از تولد نیز خداوند غذای انحصاری کودک را در بدن مادر قرار داده است. علاوه بر آن به دلیل آنکه خداوند ساختار وجودی زن را به گونه ای قرار داده که عاطفه بسیار دارد و صبر فراوان، لذا در سالیان اولیه زندگی کودک که هر اثر تربیتی چون نقشی بر روی سنگ به یادگار خواهد ماند کودک دایما از مادر تأثیر پذیرفته و شخصیتش شکل می پذیرد. مادران مسؤولیت تربیت نسل بشر را بر عهده می گیرند و پدران مسؤولیت تأمین نیازهای اقتصادی خانواده را دارند. لذا زن با خانه انس بیشتری می یابد و مرد در صحنه اجتماع حضور بیشتری دارد. این امر چه بسا موجب کمبود تجارب اجتماعی در زنان می گردد ولی در عوض سبب می شود تا زنان نقش مادری خود را بهتر ایفا نمایند و بدان مرتبت نایل آیند که بهشت در زیر پای آنان قرار گیرد.(7)

به وضوح روشن است که نقص در عقل تجربه، ضعف چندانی برای زنان محسوب نمی گردد. چرا که هرگاه لازم دید، جهت ازدیاد تجارب در صحنه جامعه حضور جدی می یابد و هر گاه این حضور را مخلّ به مسؤولیتهای دیگر خود نیابد در صدد جبران این نقص برخواهد آمد.

  • سارا طالبی


چشم چران
  • سارا طالبی